نیروانانیروانا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره
سانیارسانیار، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
زندگی مشترکمانزندگی مشترکمان، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

نیروانا و سانیار فرشته های زمینی من...

خاطرات دومین مسافرت نیروانا

سلام دختر نازم.عزیزتر از جونم.از مسافرت امروز برگشتیم خیلی خستم عزیزم.  می خوام از سفر گل دخترم بگم.عروسک ایندفعه خیلی راحت تر بودی ولی فقط تنها مشکل این بود که اشتهات خیلی کم شده بود و غذا نمی خوردی .تمام روزو می گشتیم و خدا رو شکر شما اذیت نمی کردی بلکه از بیرون رفتن لذت می بردی.عزیزم رستوران که میرفتم مدام به همه می خندیدی و می خواستی بری بغل همه فدات بشم که انقد اجتماعی هستی . عزیزم با قلب کوچیکی که داری منو ببخش زیاد شرایط روحی خوبی ندارم که برات بیشتر بنویسم فقط به عشق تو عزیزکم چند خطی نوشتم که بگم تو سخت ترین شرایط روحی هم از ثبت خاطراتت دست نمی کشم. ...
14 مهر 1392

خبر خوب واسه نیروانام

عزیز دلم نیروانای مامان.من و پدر تصمیم گرفتیم دومین هدیه ای رو که خدا بهمون داده نگه داریم.عزیز دلم خیلی خوشحالم که ما یه خانواده 4 نفره می شیم و تو هم دیگه تنها نیستی.امروز با هم 2 تایی رفتیم و اولین وسیله خواهری یا برادری شما رو گرفتیم.یه پتو مسافرتی.نیروانای مامان باورت نمی شه که با عشق مثل روزهایی که برای تو خرید می کردم برای این یکی فرشتمم با عشق خرید کردم.عزیزم اصلا برام مهم نیست که دختر یا پسر فقط سلامتیش و ازخدا میخوام.می خوام که مثل تو سالم و سلامت باشه. عزیزای دلم دوستتون دارم. اینم کادوی نی نی دومم   ...
31 شهريور 1392

خبر جدید

نیروانای مامان امروز برات یه خبر دارم که نمی دونم خوشحال باشم یا ناراحت.عزیز دلم من امروز فهمیدم که یه فرشته دیگه تو شکمم دارم.واقعا نمی دونم چه تصمیمی بگیرم.از یه طرف خیلی زود ومن و پدر آمادگی نداشتیم از طرفی هم چند تا مزایا داره:اول اینکه تو صاحب یه خواهر یا برادر می شی و دیگه تنها نیستی.از طرفی هم ما یه خانواده 4 نفره می شیم و خوبی دیگش اینه که 2تاتون با هم بزرگ می شین . از مسافرت که برگشتم می گم که چه تصمیمی با پدرت گرفتیم در این مورد باید حسابی فکر کنیم. عزیزم دلم واسه 6 ماه قبل تنگ شد. ...
25 شهريور 1392

همدم من

سلام به فرشته نازم که این روزا مونس و همدم من شدی.عزیز دلم امروز که بهت نگاه می کردم با خودم می گفتم:چه خوب که خدا تو رو به من داده تا من تنها نباشم و با دیدن تو تمام مشکلاتم یادم بره.عزیز دل مامان این و بدون تو تنها همدم من نیستی بلکه من هم مونس و سنگ صبور توام.عزیز دلم امیدوارم در آینده همیشه شادی هات و ببینم و کمتر غصه داشته باشی نمیتونم بگم غصه نداشته باشی آخه ای دنیا خیلی بی رحم.فقط تو با موفقیتت و محکم بودنت می تونی مشکلات رو به حداقل برسونی. عزیزم از این حرفا که بگذریم قراره تا قبل از شروع ترم جدید من بریم مسافرت با مادر و پدرم و خواهرم.آخه مامان پدر چند روزی که رفته نطنز ما هم دعوتمون کرد ب...
24 شهريور 1392

پارک رفتن نیروانا

سلام به عسل خودم امروز نفس مامان بردمت پارک با خاله سمیرا و مادربزرگت.دختر نازم انقد شیرین شدی که می خوام بخورمت. این روزا نسبت به غریبه ها بیشتر احساس غریبی می کنی ولی طبیعی. پدر سرما خورده و من نتونستم ازت تو این چند روز زیاد عکس بگیرم ولی چند تا عکس از پارکت گرفتم. امتحاناتم تموم شده و می خوام این روزا برات بیشتر وقت بزارم آخه عزیز دلم نمیدونی از اینکه کنارت باشم چقدر لذت می برم. خبر خوب اینکه امروز حجم غذات بیشتر شد م من کلی ذوق کردم ریزه پیزه مامان . حس قشنگی است... بودن فرزندی که به یک چشم بر هم زدن دلت را پر از احساس زیبای به پرواز در آمدن می کند... این هم کار ج...
23 شهريور 1392

عکس های 6 ماهگی

فرشته ناز من امروز با نگاه کردن به تو به خودم میبالم که خدا به من یه فرشته از بهترین هاش و داد.عزیز دلم زمان به سرعت پیش می رود و تو فرشته نازم بع سرعت بزرگ می شی.عزیز دلم امیدوارم همیشه مثل یک فرشته پاک زندگی کنی و من در تمام عمرم به تو ببالم که شایسته مادر بودنت بودم. دوست دارم فرشته زمینی من     این هم کار جدید عروسکم:جیغ کشیدن عروسکم عاشق تبلیغات هستی و چنان با دقت نگاه می کنی که انگار تحلیلگری عروسک نازم دیگه تو کریر نمی مونی  میشینی و بعد خودت و از کریر میندازی بیرون این هم نشستن ناز دخترم.مامان قربونت بره که ان...
18 شهريور 1392

کار جدید ملوسکم و سالگرد ازدواج

ملوسک مامان فدات بشه که انقد پشتکار داری و تلاش گری .عزیز دلم امروز 2 تا کار جدید انجام دادی: یکی اینکه بدون تکیه به دستات می شینی و دوم اینکه حالت چهار دست و پا می شی و بعد چند ثانیهمیفتی .در مورد سینه خیز رفتنتم که به سرعت برق سینه خیز میری و تازه انقد صداهای بامزه در میاریکه روزی هزار بار برات غش می کنم . دختر نازم دیروز سالگرد ازدواج منو پدر بود.من و پدر در روز 90/6/15 با هم پیمان عشق بستیم.از اینکه پدرت وانتخاب کردم خیلی خوشحالم و از اینکه این دو سال که زیر یک سقف و کنار هم با عشق زندگی کردیم خدا رو شاکرم.عزیز دلم سالگرد ازدواج امسالمون یه فرشته تو خونه ماست تو هدیه خدا قبل عید تو به م...
16 شهريور 1392