نیروانای مامان امروز نیومدم از خودم و خودت بگم.امروز اومدم از مامانم که مادر بزرگ شما می شه بگم.دخترنازم از وقتی به دنیا اومدی تمام زحمتات گردن مامانم.روز تولدت 2 هفته خونه مادر بزرگت بودیم و ازمون نگهداری می کرد و در طول روز فقط 3 ساعت می خوابید.و از یک ماه بعد تولدتم چون من رفتم دانشگاه ازشما نگهداری می کرد و الانم از صبح تا بعد ار ظهر پیش مادر بزرگتی تا من به درسام برسم.عزیز دلم در آینده نه چندان دور دوست دارم مادر بزرگت و بغل کنی و ازش تشکر کنی چونکه مثل یه مادر داره ازت مراقبت می کنه.می دونم محبت های مادر بزرگت و با احترامی که بهش می زاری جبران می کنی در آینده. عروسکم تو زندگیت همیشه جواب محبت ها رو با محبت بده تا ما...